اشعار مهدوی

آروم آروم دیگه آقا، فكر كنم می خوای بیایی

به دلم افتاده ارباب، كه همین روزا می آیی

جمعه های بی شماری، اومد و آقام نیومد

یابن زهرا كی می آیی عمر من دیگه سر اومد

اونیكه غربت چشماش، وسعتش قدّ دو دنیاست

اونكه دیدنش واسه من، خیلی سخته مثل رؤیاست

اونیكه وقت ظهورش همرهش شمشیر مولاست

اولین روضه ای كه اون می خونه روضه ی زهراست

 ****

رد دست یه قناری، مونده رو دیوار خونه

هنوزم خون رو پهلوش، مونده رو مسمار خونه

با تن زهم قناری، سیلی ِ كوچه چه كرده

می كشه دست رو خاكا، دنبال جوجه ش می گرده

همه جا رسمه كه می گن، حرف حق سند نمی خواد

آخه كافرای بی دین، گل چیدن لگد نمی خواد!

 

 

 

 

 

این همه ی آرزومه كه، بشم فدات، بشم فدات!

 

یا كه یه روزی بیاد كه من، كنم نگاهت، كنم نگاهت!

 

دیده ی من به راهت آقا     دل اسیر نگاهت آقا

 

من كه نه! كل انس و جانند   همگی در پناهت آقا

 

یابن زهرا ای گل طاها

 

مرغ دلم پر زده آقا، تا جمكرون تا جمكرون

 

شب های جمعه بی لونم و ،بی آشیون بی آشیون

 

همچو لیلی مجنونت هستم     من گدای میخونت هستم

 

جان زهرا برا ظهورت      جمعه ها ندبه خونت هستم

 

یابن زهرا ای گل طاها

 

بیا به امداد مادرت، یابن الحسن یابن الحسن

 

برس به فریاد مادرت، یابن الحسن یابن الحسن

 

آدمایی كه بت پرستند    دستای حیدرُ كه بستند

 

ناله زد « یا فضّه خذینی»   پهلوی مادرُ شكستند

 

یابن زهرا ای گل طاها

 

 

 

 

شب های جمعه آقا، وقتی دم اذونه

هر جا باشم دلم باز، تو صحن جمكرونه

از بس كه دونه خوردم از دستای كریمت

جای دیگه نمی رم، شدم جلد حریمت

خشكیده اشك چشمام، از بس كه گریه كردم

‍‍ اَرزئ دارم یه بار، دور سرت بگردم

خشكیده اشك چشمام، از دوری و فراقت

از كی باید بگیرم، نشونی و سراغت

برای من همین بس، كه با تو هم كلامم

وقتی سلامِت می دم، می دی جواب سلامم

 

 

 

ای افتخار من دار و ندار من مولا اباصالح

شد افتخار من به دنیا، یوسف زهرا

سرگشته ی كوی تو هستم، غنچه ی طاها

مولای خوب من              ای افتخار من...

كی از سفر آیی اباصالح كه چون بابا

مرهم گذاری بر روی پهلوی مادر را

مولای خوب من              ای افتخار من...

خیز و جهان روشن ز نور آل طاها كن

روشن چراغ قبر نا پیدای زهرا كن

مولای خوب من              ای افتخار من...

در دانه ی زهرا بیا مولا بیا مولا

بنما نظر دشمن شكسته فرق حیدر را

مولای خوب من              ای افتخار من...

 

 

 

ای رفته سفر ز نسل خاتم

گردیده دلم اسیر ماتم

برگرد تو ای عزیز زهرا

ای بانی ِ روضه ی محرّم

ای آن كه به درد، شیعیان دوایی

سامره؛ نجف یا؛ در كرب و بلایی

برگرد كه شیعه دل غمینه

از دوری تو، زار و حزینه

هر جمعه غروب می گه با خود

این جمعه ی بی تو آخرینه

یابن الحسن ای عزیز زهرا

عمریست كه من دیده به راهت

من منتظر نیمه نگاهت

ای منتقم خون حسینی

هر جا كه تویی خدا پناهت

یك صبح دل انگیز، ای كاش بیایی

ای كاش ببینم، در كرب و بلایی

ای كاش كه این جمعه به مردم

گویی كه تو صاحب الزمانی

ای كاش كنار كف العباس

تو روضه ی مشك را بخوانی

یابن الحسن ای عزیز زهرا

 

 

 

 

جمعه ها گذشت، و نگار من نیامد

دل به جان رسید و دلدار من نیامد

مُردم از جدایی

یابن الحسن كجایی

كی شود كه من با، دو چشم پرستاره

ماه عالم آرا، تو را كنم نظاره

بی تو ای بهارم، چو برگ خشك و زردم

با دل شكسته دنبال تو بگردم

این نهان ز چشمم،تو دادی، دو چشم خون فشان مرا

گه به كوه و گاهی، به صحرا، كردی تو سرگردان مرا

بی تو ای مسیحا، نمانده،به سینه ی من یك نفس

كن مرا نگاهی،كه من را، یك گوشه ی چشم تو بس

ای دل آرا بیا، یوسف ما بیا، وای از این جدایی

به خدا فراقت ربوده صبر و تابم

آفتاب هستم، یك شب بیا به خوابم

گر چه دلم غمینم، غم ِ تو كرده شادم

رفته ام زیاد و نمی روی ز یادم

مردم از جدایی

یابن الحسن كجایی

نور هر دو دیده، كشیده كارم به رسوایی بیا

ای تمام هستم ز هجرت هستم تماشایی بیا

باشد آرزویم كه بینم خاك سر كوی تو را

من نمی فروشم، به عالم یك تار گیسوی تو را

ذكر شبهای من، ذكر لبهای من،وای از این جدایی

 

 

 

 

ای رفته سفر ز نسل خاتم برگرد

گردیده دلم اسیر ماتم برگرد

در كوفه سر حسین بر نیزه شده!

ای بانی روضه ی محرّم برگرد

****

ای كاش به دشت تشنه باران برسد

از بانگ اناالمهدی او جان برسد

ای كاش كه كوتاه شود فاصله ها

آدینه ی انتظار پایان برسد

****

آوازه ی غربتت اسیرم كرده

از هر چه در عالم است سیر كرده

من منتظر ظهور هستم امّا

هر ثانیه انتظار پیرم كرده!

 

منبع:http://www.babolharam.ir/post/tag/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C

 

 

 

 

 

 

 

 

دلم برای تو تنگ است ای سرا پاخوب

دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب

چه لحظه های غریبی که بی تو میگذرند

چه روزگارعجیبی است بی تو ای محبوب

چقدربی تو به غربت شکست خاطرخاک

نیامدی وعطش درعطش زبانه کشید

نیامدی وزمین شعله شعله درتب شد

نشست خاطرآیینه هابه آه ملال

شکست خلوت آدینه ها به زمزم اشک

چقدر بی تو به حسرت دلم لبالب شد

نسیم نرگسی از گلشنی نمی خیزد

که تا به دامنش اندوه من بیامیزد

کسی کجاست غریب آشنا در این غربت؟

که از تبسم او روزگار تازه شود

و از شمیم نفس های اوغزل خیزد

تمام ثانیه ها بی تو میرود غمناک

ولحظه ها همه بی مهر تو غروب آلود

دلم هوای تو کرده است ای سخاوت محض

دلم هوای تو کرده است ای حلاوت وصل

دلم هوای تو کرده است باتمامت عشق

دلم هوای تو کرده است با تمام وجود

تودرکدام دیاری توبا کدام بهار؟

تودر کجای زمینی چه دیر شد دیدار

نشان کوی تو پرسیم از کدامین یار؟

زمین کویر تب آلوده ایست طوفان خیز

زمان خزان غم انگیز بی تو در تکرار !

بیا که مژده وصلت زمان به رقص آرد

بیاوداغ دل از خاطرزمین بردار !

 

غلامرضا محمدی

 

 

 

 

 

روزی به قصد دانستن جای تو

از همه پرسیدم: کجاست؟

زمین گفت: من هم منتظرم،

هر چه می گردم نمی یابم. 

آسمان گفت:چشمان من چنان بر زمین دوخته است،

تا اگر آمد چکه چکه بسرایمش. 

دریا گفت: هر روز به چشمان آسمان خیره ام،

تا اگر آمد موج موج خبر آمدنش فریاد کنم.

درخت گفت: قد می کشم تا اگر آمد،

برگ برگ راه آمدنش مهیا سازم.

و من به خود گفتم: کجاست؟

همه منتظرند، پس من هم می نویسم تا اگر آمد،

واژه واژه همه احساس حیات را برایش افشا کنم.

 

 

منبع:http://ashegejamkaran.blogfa.com/category/2

 


نظرات شما عزیزان:

لاله پرپر
ساعت18:19---9 فروردين 1394
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ

ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺍﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ

ﮔﻔﺖ: ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟

ﮔﻔﺖ: ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿز رﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ

ﮔﻔﺖ: اﻧﮕﺎﺭ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ

ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟

ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ،

ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ،

ﻗﺎﻣﺖ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ...

ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑﺮ ...

ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ

ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟

ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻤﯿﺎﺩ...


عطر خوبی ها
ساعت23:33---6 اسفند 1393
محمدجان عزیزدلم شعرهای خوبی اننتخاب کردی
دستت درد نکنه وبلاگ خوبی داری
انشالله موفق باشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, | 22:51 | نویسنده : محمدعارف |